سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آغاز یک پایان

If walls could talk

دل نوشت ,     نظر

چند روزی میشه که این آهنگ زیادی تو ذهنم مونده. می نویسمش که راحت بشم!

ترانه با این جمله شروع میشه: Can you  keep a secret?

 

These walls keep a secret
That only we know
But how long can they keep it?
Cause we"re two lovers

Who lose control
We"re two shadows

Chasing rainbows
Behind closed windows
Behind closed doors
If walls could talk - oh
They would say “I want you more!”
They would say “Hey!

Never felt like this before”
And that “You would always be
The one for me”
Two people making memories
Just too good to tell
And these arms are never empty
When we"re lying, where we fell
We"re painting pictures,

Making magic,
Taking chances,
Making love
If walls could talk - oh
They would say “I want you more!”
They would say “Hey!

Never felt like this before”
And that “You would always be
The one for me”
If the walls had eyes

They would see the love inside
They would see me
In your arms in ecstasy
And with every move they"d know
I love you so

I love you so
When I"m feeling weak
You give me wings
When the fire has no heat
You light it up again
When I hear no violins
You play my every string

So stop the press
Hold the news
The secret"s safe between me and you
Walls - Can you keep a secret?
If walls could talk - oh
They would say “I want you more!”
They would say “Hey!

Never felt like this before”
And that “You would always be
The one for me”
If the walls had eyes

They would see the love inside
They would see me
In your arms in ecstasy
And with every move they"d know
I love you so…

I love you so…

پا وبلاگی اطلاع رسانی: من شخصا به شدت مخالف ترجمه متن ترانه هستم چون کل ترانه با این کار زیر سوال میره! هر چقدر هم که مدعی باشید خوب ترجمه میکنید باز هم فایده ای نداره!

 

پاوبلاگی اصل کاری (حتی جنجالی!): به نظر شما اگه یه نفر، یه نفر دیگه رو دوست داشته باشه مشکلی داره؟ خوب دوست داره دیگه! تازه شیرینی دادن هم نداره! حالا فکر کنید اون یه نفر اول اسمش فرزاد باشه، نفر دوم هم اسمش فرزانه باشه! بر حسب اتفاق این دو نفر دختر خالهپسر خاله هم باشن! اصلا هم اتفاق جدیدی نیفتاده! تاکید میکنم که به هیچ وجه شیرینی داده نمیشود! حتی به شما دوست عزیز! آقا برو اون ور! برو آقا شیرینی نمیدیم! چیز جدیدی نیست که! شما الان خبر دار شدید! فقط اونایی که به موقع فهمیدن شیرینی میگیرن!

 

پاوبلاگی تشکر آمیز: در راستای همین خبری که شنیدید، یه عده هستن که باید ازشون از طرف خودم تشکر کنم:

1-      کسایی که بدون اینکه بدونن کمک کردن: عبدالسلام، شارمین میمندی نژاد، دانشگاه پیام نور شهر ری(!!!)،بهار(خواهر فرزانه)، مرضیه جوادی، پادراز، (+اوشو، پائولو کوئلیو، مصطفی مستور!)

2-      کسایی که آگاهانه کمک کردن: بید مجنون، مرضیه جوادی، عبدالسلام

و کسی که مدتها قبل سعی کرد تشویقم کنه که هیچوقت احساسم رو پنهان نکنم، افسانه عزیزم‌(خواهر بزرگتر فرزانه) که یک دی ماهی هم هست اتفاقا!

 

پاوبلاگی آدم فروشی: و اما کسانی که جریان رو خودم بهشون گفتم(به ترتیب زمان فهمیدن، شروع از اوایل شهریور ماه)! بید مجنون، مرضیه جوادی، عبدالسلام، سارا ر، باران، هادی ص، امین قلعه نویی. میخواستم به دکتر کی منش هم بگم که دیگه یهویی اینجا گفتم!! (اسم اعضای خانواده از لیست حذف شده است)

از همه این افراد هم به خاطر رازدار بودنشون تو این مدت تکشرات خاصه به عمل می آید!

 

پاوبلاگی اعتراضی: خیلی دلخوری ها هم از بعضی ها که تو این مدت (به خصوص یک سال اخیر) سعی کردن اسم من رو به اسم خیلی ها، شاید هم اسم خیلی ها رو به اسم من بچسبونن دارم! هیچوقت نتونستم درک کنم که چطور میشه آدمها به این راحتی با آبروی دیگران‌ (مخصوصا دختری که روش اسم میذارن) بازی میکنن. نکنید این کارو! با شما بودم! آره! ‌خود شما! نکنید خوبیت نداره!

 

پاوبلاگی آخر: اما کمی هم آمار داشته باشید! ماجرا از سه شنبه 6 شهریور (یک روز قبل از نیمه شعبان) در محل پارک لاله شروع شده، همتون از قافله عقب بودید! فقط به کسانی که در طی مدت شهریور و مهر ماجرارو فهمیدن شیرینی میدم! بقیه برن کنار اینجارو شلوغ نکنن!

 

یه پاوبلاگی دیگه! اصولا از حدود 3 سال پیش، پارک لاله برای من تبدیل به یک مکان بسیار مهم شده، به دلیل شکل گرفتن تعداد زیادی از تصمیم گیری های مربوط به فعالیت های دانشگاهی با مشارکت من و عبدالسلام، بسیاری از پیشرقت های علمی شب امتحانی با مشارکت من، عبدالسلام و هادی ص، بسیاری از بحث های مهم در زمینه های مختلف با مشارکت من و (شاید راضی نباشه بگم!)، و به طور پراکنده گشت و گذار با دوستان مختلف در این پارک. البته این پارک اصلا نزدیک خونه ما نیست!

 

? چشمتون واقعا درد نکنه!