ثبات در تصمیم گیری و شعار زدگی، از سطح تا عمق
1- همیشه یکی از مشکلات کشور ما، عدم ثبات در تصمیم گیری بوده. همیشه به عدم ثبات در تصمیم های سیاسی و اقتصادی اعتراض داریم، ولی خودمان چقدر با ثباتیم؟
پیشنهاد: تصمیم هایمان را بنویسیم، و بعد از چند ماه مقایسه کنیم تا بفهمیم چقدر با ثبات بوده ایم. یک بار هم که شده، قبول کنیم تمام مسئولان رده بالا روزی مثل ما به بی ثباتی در عرصه تصمیم گیری اعتراض کرده اند!
2- یک مشکل دیگر، که در این مورد همه به خاتمی گیر دادیم و گفتیم خاتمی شعار داد و عمل نکرد. (مگر دیگران عمل کردند یا میکنند؟!) خودمان چقدر به شعارهایمان عمل میکنیم؟
پیشنهاد: شعارهای اصلیمان را هم بنویسیم و همیشه با خودمان این طرف و آن طرف ببریم و سعی کنیم به آنها عمل کنیم. اگر نتوانستیم دیگر شعار ندهیم!
یک عقیده: نامرد را باید از پشت خنجر زد، چون اصلا رو ندارد!
یک عقیده دیگر: هدف وسیله را توجیه میکند.
یک مقایسه و نتیجه گیری: نامرد از هر روشی، حتی با خنجر زدن از پشت باید حذف شود تا دیگر نامردی نکند.
یک یادآوری: در برابر تو ترجیح میدهم سکوت کنم... (از سخنان یک دوست به من)
یک یادآوری دیگر: نگفتن همان دروغ گفتن است... (منقول از یک نشریه دانشجویی)
یک سوال: تو که اون حرف رو به من زدی، اصلا اینجا سر میزنی؟
یک نکته: در طی یک هفته اخیر، عمق بی ثباتی مسئولان با رده های نه چندان بالا رو دیدم! تصمیم ها هم اصولا با روشهای خاله زنکی اتخاذ میشوند! به عنوان مثال یک عده معلوم الحال، آن هم با سابقه ای بس خراب رفته اند زیر آب یک نفر که مورد تایید همه است را زده اند، و تصمیمی که با یک بار انتخابات و دو ماه فکر کردن و چند بار مشورت با افراد و مقامهای مختلف گرفته شده، عوض کرده اند! مبارک تصمیم گیران و زیرآب زنان باشد ان شاالله، که خوب اداره میکنند مملکت را!
یک پاوبلاگی: قبلا دولت نهم متهم میشد که بدون بررسی کارشناسی، و بر اساس روش "آزمون و خطا" تصمیم میگیرد. من کمی گشتم دیدم اصلا هم اینطور نیست! یعنی تصمیمشان را که گرفتند، یا نمیفهمند اشتباه بوده و یا میفهمند و با این وجود به اجرایش ادامه میدهند! این کاملا بر خلاف روش آزمون و خطاست! خوشحالم که دولت عدالت خواه و رییس جمهور منتخب تا این حد در تصمیم گیریهایشان ثبات دارند!