سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آغاز یک پایان

آقای شریعتمداری! شما هم دست نزنید! (ماجرای آیت الله صانعی و کیها

    نظر

متن سرمقاله "لطفا دست نزنید" در کیهان 29 مهر: هفته گذشته حضرت آیت الله صانعی طی سخنانی در جمع اعضای سازمان مجاهدین انقلاب، نسبت به «خطر تحریف تاریخ انقلاب» هشدار دادند که هشداری ضروری و قابل تقدیر بود اما، ایشان در بخشی از سخنان خود به نظریه ای از حضرت امام (ره) استناد کرده و به گونه ای غیرمنتظره و تعجب آور، نظر مبارک امام راحل (ره) را تحریف کرده بودند که با توجه به اهمیت موضوع نمی توان از کنار آن با بی تفاوتی عبور کرد، مخصوصاً آن که این تحریف دقیقاً به نفع جریان منحرف و خطرناکی صورت پذیرفته که حضرت امام (ره) در طول حیات طیبه خویش بارها خطر آن را گوشزد فرموده و به مردم و مسئولان نظام درباره آن هشدار داده بودند.

آیت الله صانعی در ابتدای این دیدار- به نوشته سایت شخصی ایشان- خطاب به اعضای سازمان مجاهدین انقلاب می گویند «باید تلاش کنیم به همه بفهمانیم که خدا کسی را در امور سیاسی، قیم مردم قرار نداده است و خداوند مردم را حاکم بر سرنوشت خویش قرار داده است» و سپس با اشاره به موضوع اطاعت از اولی الامر و شمول خطاب اولی الامر می افزایند «زمانی در مجلس دوم عنوان شد که اولی الامر، علما یا امام امت (سلام الله علیه) را نیز شامل می شود که امام بلافاصله پیغام دادند آیات و روایاتی که در این خصوص وارد شده است مخصوص به معصومین علیهم السلام است و فقها و علمای بزرگ اسلام هم در آنها شرکت ندارند، چه رسد به مثل اینجانب».

متاسفانه آیت الله صانعی در نقل این مطلب از حضرت امام (ره) بیانات صریح آن بزرگوار را تحریف کرده است که در این باره گفتنی هایی هست؛

1- متن نامه حضرت امام (ره) خطاب به نمایندگان مجلس دوم آنگونه که در صحیفه امام- جلد 19 صفحه 403- آمده، چنین است؛

«با تشکر وافر از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی، چون گفتار آقایان پخش می شود و ممکن است سوءتفاهمی بین مردم حاصل شود، لازم است عرض کنم آیات و روایاتی وارد شده است که مخصوص به معصومین- علیهم السلام- است، و فقها و علمای بزرگ اسلام هم در آنها شرکت ندارند، تا چه رسد به مثل اینجانب. هرچند فقهای جامع الشرایط از طرف معصومین نیابت در تمام امور شرعی و سیاسی و اجتماعی دارند و تولی امور در غیبت کبری موکول به آنان است، لکن این امر غیرولایت کبری است که مخصوص به معصوم است. تقاضای اینجانب آن است که در صحبت هایی که می شود و پخش می گردد ابهامی نباشد، و مرزها از هم جدا باشد. والسلام علیکم.»

همانگونه که ملاحظه می شود، آیت الله صانعی در کلام حضرت امام(ره) دست برده اند و جمله ای را از پیش خود به آن اضافه کرده و از قول ایشان گفته است «آیات و روایاتی که در این خصوص- یعنی اولی الامر- وارد شده است مخصوص به معصومین علیهم السلام است»(نقل قول از آیت الله صانعی) و حال آن که در کلام حضرت امام (ره)، جمله «که در این خصوص» وجود ندارد و آقای صانعی این جمله را به کلام مبارک ایشان اضافه کرده است. معنای جمله تحریف شده ای که آقای صانعی به حضرت امام (ره) نسبت داده اند، آن است که تمامی آیات و روایاتی که درباره اولی الامر وارد شده است مخصوص به معصومین علیهم السلام است ولی حضرت امام (ره) می فرمایند «آیات و روایاتی- درباره اولی الامر- وارد شده است که مخصوص به معصومین علیهم السلام است» (برداشت شریعتمداری از شخن امام) و مفهوم کلام امام راحل (ره) این است که برخی از آیات و روایات وارد شده مخصوص معصومین (ع) است و برخی دیگر از این آیات و روایات شامل ولی فقیه نیز می شود... و «ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا»؟!

2- ممکن است گفته شود که آیت الله صانعی در نقل قول از حضرت امام (ره) دچار سهواللسان- خطای زبان- شده و بدون آن که متوجه باشد کلام ایشان را تحریف کرده است! که باید گفت اگرچه نگارنده نیز آرزو می کند این تحریف ناخودآگاه صورت گرفته و تصادفی! باشد، اما شواهد و دلایل موجود نشان می دهد که تحریف نظر مبارک حضرت امام (ره)، - متاسفانه- عمدی بوده است، چرا...؟!

(بخشهای متن که فقط به نقل سخنان دیگر امام پرداخته حذف شد)

4- نکته درخور توجه دیگر آن که آقای صانعی نه فقط یک جمله به کلام حضرت امام (ره) می افزاید بلکه از نقل ادامه همان سخن ایشان نیز اجتناب می ورزد و این در حالی است که ادامه سخن حضرت امام (ره) به گونه ای آشکار و صریح، دیدگاه انحرافی مورد اشاره آقای صانعی را نفی می کند. امام راحل (ره) در ادامه همان کلام می فرمایند؛ «... هرچند فقهای جامع الشرایط از طرف معصومین (ع) نیابت در تمام امور شرعی و سیاسی و اجتماعی دارند و تولّی امور- ولایت امر- در غیبت کبری موکول به آنان است» (جناب شریعتمداری این بخش از سخن امام که لکن این امر غیر ولایت کبرى است که مخصوص به معصوم است. تقاضاى اینجانب آن است که در صحبت‌هایى که مى‌شود و پخش مى‌گردد ابهامى نباشد، و مرزها از هم جدا باشد. را سانسور کردند!)

5- و اما، اکنون با توجه به این که اظهارات آقای صانعی، نظر خود ایشان است و ربطی به دیدگاه حضرت امام (ره) ندارد، باید از ایشان پرسید دیدگاه حضرتعالی درباره عدم قیمومیت ولی فقیه در امور سیاسی با دیدگاه انحرافی و ضد اسلامی سکولارها و مدافعان جدایی دین از سیاست چه تفاوتی دارد؟! (شریعتمداری خود را در جایگاهی میداند که به یک مرجع بگوید ضد اسلامی!) مگر نمی دانید که به قول- مستند و علمی- حضرت امام(ره) دوسوم فقه، درباره سیاسیات و اجتماعیات است و فقط یک سوم آن مربوط به احوال و تکالیف شخصی افراد است؟ بنابراین چه اصراری دارید که امور سیاسی و اجتماعی را از شمول فقه جدا کنید؟(دچار توهم هم شده اند!) و توصیه می فرمائید که «باید تلاش کنیم به همه بفهمانیم که خدا کسی را در امور سیاسی قیم بر مردم قرار نداده است»؟(به نظر آقای شریعتمداری، شمول یعنی قیومیت!) اگر منظورتان از قیم، زورگویی و دیکتاتوری است که ساحت مقدس اسلام از این زشتی ها مبراست و اگر منظورتان هدایت مردم در امور سیاسی و اجتماعی است که این وظیفه معصومین علیهم السلام و فقهای اسلام است.

7- و بالاخره امید آن که حضرت آیت الله صانعی پوزش نگارنده را به خاطر صراحت این نوشته که به دلیل اهمیت موضوع- یعنی نظرات مبارک حضرت امام (ره)- چاره ای جز آن نبود، بپذیرند و نظرات موهوم و گزارش های غیرمستند و من درآوردی برخی از گروه های دورافتاده از مردم و خط امام (ره) را که با مقاصد خاص سیاسی به ایشان ارائه می شود نپذیرند. (اگر به خود شریعتمداری این حرفها را میزدند، چه ها که نمیکرد!)

حسین شریعتمداری

در سرمقاله 30 مهر روزنامه رسالت به قلم محمد کاظم انبار لویی هم بدون توجه به بخش لکن این امر غیر ولایت کبرى است که مخصوص به معصوم است. تقاضاى اینجانب آن است که در صحبت‌هایى که مى‌شود و پخش مى‌گردد ابهامى نباشد، و مرزها از هم جدا باشد. و با تیکه بر "هرچند فقهای جامع الشرایط از طرف معصومین (ع) نیابت در تمام امور شرعی و سیاسی و اجتماعی دارند و تولّی امور- ولایت امر- در غیبت کبری موکول به آنان است" آیت الله صانعی با لحنی بسیار ملایم تر از لحن آقای شریعتمداری به بی دقتی در نقل قول از امام متهم شده.

 

 

بیانیه سازمان مجاهدین در مخالفت با تخریب مرجعیت

گروه سیاسی؛ پس از چاپ یادداشت هایی در برخی روزنامه ها که در واکنش به اظهارات آیت الله صانعی در دیدار اعضای سازمان مجاهدین انقلاب صورت گرفت، بسیاری از چهره ها و فعالان سیاسی و حوزوی به مطالب این روزنامه ها اعتراض کردند. سازمان مجاهدین انقلاب نیز در این خصوص بیانیه یی صادر کرد که در بخش هایی از آن آمده است؛ در پی دیدار اعضای سازمان مجاهدین انقلاب با حضرات آیات منتظری و صانعی، همان گونه که پیش بینی می شد شاهد واکنش منفی و هتاکانه برخی مدعیان بودیم. از جمله این واکنش ها سرمقاله های توهین آمیز کیهان (29 مهر 86)و رسالت (30 مهر 86) علیه آیت الله العظمی صانعی بود. ایشان در آن دیدار با تاکید بر تضاد ماهوی توحید با استبداد و استکبار، دیدگاه علامه نائینی در این خصوص را که «خداوند در امور سیاسی هیچ کس را قیم مردم قرار نداده است» یاد کردند. ایشان در تایید این نظر به یکی از فرموده های امام اشاره کردند که در پاسخ به سخن برخی از نمایندگان وقت مجلس که ایشان را مصداق اولی الامر در آیه شریفه «و اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» دانسته بودند، بلافاصله واکنش نشان داده، طی نامه یی متذکر شدند که برخی از آیات و روایات در این خصوص (اولوالامر) وارد شده است که مخصوص معصومین است.

حضرت آیت الله صانعی همچنین با تاکید بر آیه شورا خطاب به پیامبر تاکید کردند «معصومین (ع) نیز هرگز خود را قیم ندانسته و طریق استبداد نپیموده اند.»

سازمان مجاهدین در بیانیه خود ادامه داد؛ این سخنان در دنیایی که اسلام متهم به ضدیت با دموکراسی است، آن هم از زبان یک مرجع تقلید یعنی عالی ترین مقام دینی در اسلام، یک سند درخشان و ارزشمند است.

این سخنان اما ظاهراً به مذاق عده یی از قدرت پرستان چندان خوش نیامده است. روزنامه کیهان و به فاصله یک روز، رسالت در حرکتی هماهنگ و در واکنش به این سخنان، آیت الله العظمی صانعی را متهم به تحریف آگاهانه سخن امام کردند و به ناروا چنین نمایاندند که مقصود ایشان نفی نظریه ولایت فقیه بوده است و سپس درباره نظریه ولایت فقیه به عنوان نظر امام داد سخن داده اند در حالی که آیت الله صانعی نفیاً یا اثباتاً در فرمایشات خود هیچ اشاره یی به بحث ولایت فقیه نداشتند.

این بیانیه می افزاید؛ سازمان به ویژه از این جهت ارائه توضیحاتی را در این زمینه لازم می داند که روزنامه رسالت در سرمقاله خود با اشاره به اطلاعیه سیاسی چهار سال قبل جامعه مدرسین حوزه علمیه قم درباره سازمان به آیت الله صانعی انتقاد کرده است که چرا در حالی که «عالی ترین مرجع دینی کشور» این سازمان را نامشروع خوانده است ایشان به توصیه و نصیحت نپرداخته و خواستار اصلاح و حل مشکل مشروعیت نشده اند؟،

در ادامه، سازمان مجاهدین با انتقاد از یادداشت های مدیر مسوول کیهان و رسالت و کج فهمی از اشاره آیت الله صانعی به کلام امام آورده است؛ «اولاً در قرآن دو آیه درباره اولی الامر بیشتر وجود ندارد و در هر دو آیه به تصریح تمامی روایات شیعی مقصود از اولی الامر ائمه معصومین هستند.»

در این زمینه تنها به عنوان یک نمونه سخن علامه طباطبایی قدس سره را از تفسیر المیزان به عنوان معتبر ترین تفسیر شیعی معاصر استناد می کنیم که در ذیل آیه «واطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» (نساء؛ 59) می فرماید؛ « آیه شریفه بین رسول و اولی الامر را جمع کرده و برای هر دو یک اطاعت را ذکر نموده و فرموده؛ «وîأîطًیعïوا الرٌîسïولî وî أïولًی الٍامٍرً مًنٍکïمٍ»، با اینکه در مورد رسول حتی احتمال این نیز نمی رود که امر به معصیت کند و یا گاهی در خصوص حکمی دچار اشتباه و غلط گردد، اگر در مورد اولی الامر این احتمال برود به هیچ وجه نباید برای جلوگیری از این احتمال قیدی نیاورد، پس ما همین که می بینیم در مورد آنان نیز قیدی نیاورده، چاره یی جز این نداریم که بگوییم آیه شریفه از هر قیدی مطلق است، و لازمه مطلق بودنش همین است که بگوییم همان عصمتی که در مورد رسول مسلم گرفته شد، در مورد اولی الامر نیز اعتبار شده باشد، و خلاصه کلام منظور از اولی الامر، آن افراد معینی هستند که مانند رسول خدا(ص) دارای عصمتند....

در ادامه این بیانیه خاطرنشان شده است؛ در بحث ما مهمتر از آگاهی از مصداق اولی الامر، رویکرد و گرایشی است که در پس سرمقاله های کیهان و رسالت نهفته است. به راستی چرا این جمله ساده و منطقی که «خداوند در امور سیاسی هیچ کس را قیم مردم قرار نداده است» باید مسوولان کیهان و رسالت را ناراحت و نگران کند؟ تاملی کوتاه در سرمقاله های کیهان و رسالت پاسخ این سوال را روشن می سازد.

سرمقاله نویس رسالت که مانند مدیرمسوول کیهان از مساله اصلی مورد نظر آیت الله صانعی تغافل کرده، بی مناسبت سخنان امام را در تایید ولایت فقیه نقل می کند تا چنین وانمود کند که آیت الله صانعی نفی نظریه ولایت کرده است.

سازمان مجاهدین انقلاب با انتقاد از تبلیغ برخی نظریات مخالف جمهوریت نظام خاطرنشان می کند؛ روشن می شود که چرا این آقایان از سخنان آیت الله العظمی صانعی چنین برآشفته اند و نیز روشن می شود که ایشان انگشت روی نقطه حساسی گذاشته اند که خواب راحت آقایان از اینکه یک مرجع با سابقه نزدیکی با امام به صراحت از عرصه سیاسی نفی قیمومیت کند، چنین آشفته شده که به خود اجازه اهانت به مرجعیت را می دهند. واقعیت این است آنچه که آیت الله صانعی فرموده اند و باعث خشم کسانی شده که حمله و اهانت هماهنگ و سازمان یافته را از طریق روزنامه های مذکور طراحی کرده اند، اصلی ترین محور چالش سال های پس از انقلاب تا امروز در عرصه سیاسی و فکری است. یک طرف نیروهایی قرار دارند که در ادامه سنت روشنگری دینی سده اخیر از سیدجمال به این سو اسلام را مخالف دیکتاتوری و توحید را متعارض استبداد می دانند و نسبت به تلاش هایی که به ویژه در سال های اخیر از طریق محدود سازی های آشکار عرصه رقابت سیاسی و انتخابات مجلس و حوزه قلم و اندیشه و بیان و مطبوعات، صورت گرفته نگران هدم اساس جمهوریت نظام و گسترش و حاکمیت بلامنازع تفکرات استبدادی بر کشور هستند و گروهی دیگر که جمهوریت را فریب عصر بی دینی و نماد الحاد و خروج از ولایت الله می دانند و اگر مرجعی برخلاف عقیده و مرام ایشان اظهارنظری کند، زشت ترین اهانت ها حتی متهم کردن وی به دروغگویی و تحریف، شرعاً از نظر ایشان مجاز و بلکه عین ثواب است.

چنان که ملاحظه می شود در منطق این افراد اگر مرجعی برخلاف عقیده ایشان سخنی گفت آنچنان مقامش تنزل می کند که متهم کردن وی به دروغ و تحریف واجب می شود و یک تشکیلات سیاسی روحانی اگر موضعی در تقویت ایشان اتخاذ کرد و نیروی سیاسی مخالف ایشان را نامشروع خواند «عالی ترین نهاد دینی کشور» می شود. به راستی چگونه نهادی که اعضای آن حداکثر فقیه اند در مقامی بالاتر از مرجعیت قرار داده می شود؟

این سازمان در پایان بیانیه خود با ابراز نگرانی از رواج موضع گیری سیاسی بر ضد مراجع تقلید یادآور شده است؛ مهم ترین خطری که اساس تمامی تهدیدها و چالش های داخلی و خارجی کنونی فراروی کشور است، دیدگاهی است که در سال های اخیر قدرتی دوچندان یافته و نه تنها عرصه سیاسی و نهادها و نیروهای معتقد به اسلام و ملتزم به سربلندی نظام و کشور را تهدید می کند، بلکه چندی است استقلال و حریت نهادهای دینی و حوزه های علمیه را نیز هدف گرفته است.

سازمان ضمن اینکه ورود به دیالوگ و گفت وگو و نقد را در تمامی عرصه ها از جمله با عالمان دینی امری مبارک و مطلوب می داند، اهانت و هتاکی به ساحت مرجعیت دینی را محکوم کرده، متواضعانه از عالمان و فضلای محترم و نهادهای دینی می خواهد در قبال این گونه پرده دری ها ساکت ننشینند.