انشا (کپی از وبلاگ حاصل اوقات)
حیوانات اهلی به حیواناتی می گوییم که مثل گاو و اسب و گوسفند باشند. سگ هم یک حیوان اهلی است. من می خواهم انشای خود را در مورد فواید های سگ بنویسم. سگ فواید های زیادی دارد. مثلاً سگ می تواند دزد بگیرد و نگذارد که دزد به خانه ما بیاید. آدم باید خانه اش دزدگیر داشته باشد چون به نظر من دزدگیرهای الکترومیکی بهتر از سگ است. خانه ما دزدگیر ندارد ولی ماشین محسن اینا دزدگیر دارد. سگ را نمی توانیم به ماشین ببندیم و دزدگیر بهتر است چون صدایش بلند تر است و چند جور صدا در می آورد ولی سگ فقط یک جور صدا در می آورد. سگ فواید های خیلی زیادی دارد. بعضی از سگها از گله مواظبت می کنند. بعضی از سگها شکاری هستند. بعضی از سگها بدرد پلیس می خورند. سگ از همه حیوانات اهلی فوایدش بیشتر است. چونکه گاو با اینکه فواید های خوبی دارد نمی تواند برود شکار چون یواش راه می رود. سگ پلیس آی کیو دارد چون می تواند جای چیزها را پیدا کند ولی آی کیوی آدم از سگ بیشتر است مثلاً می تواند لای گوشت دوا بگذارد و به سگ بدهد تا بیهوش شود. ما باید وفا داری را از سگ بیاموزیم چون خیلی وفادار است اما سگ هم باید راستگویی را از ما آدمها بیاموزد و دروغ نگوید چونکه سگ حیوان دروغگویی است. خودم شنیدم که دیشب پدرم پشت تلفن به دوستش گفت: داری مثل سگ دروغ می گویی! من توی عمرم نمی دانستم سگ دروغ هم می گوید. سگ استخوان می خورد. ولی سگ همسایه محمود اینا مرغ می خورد. همسایه محمود اینا ماکسیما دارند و سگشان را سوار ماکسیما می کنند ولی من تا حالا ماکسیما سوار نشده ام. من فکر می کنم اینکه بعضی ها به بعضی ها محل سگ نمی گذارند٬ منظور از «محل سگ» محله محمود اینا باشد چون محله محمود اینا کنار یک پارک است و همه عصر با سگ می آیند پارک. در محله محمود اینا دخترها سگشان را بغل می کنند چونکه پسرها٬ زیر پای سگهای دخترها ترقه پرت می کنند. سگ با اینکه فواید های خیلی خوبی دارد نجس است و اگر موی سگ به لباسمان بچسبد نمی توانیم با آن لباس نماز بخوانیم. پدربزرگم می گوید با اینکه سگ نجس است ولی سگ شکاری اگر شکار را بگیرد می توانیم بخوریم، اما اگر آدم بسم الله نگوید و سر حیوانی را ببرد آنرا نمی شود خورد چون حرام می شود. پس فواید های سگ از آدم هم بیشتر است. من می خواهم یک حدیث بگویم. امیرالمؤمنین (علیه السـلام) می فرمایند: خوش بحال کسی که زندگیش مثل زندگی سگ باشد!!! در سگ ده تا چیز هست که مؤمن باید داشته باشد.
اول اینکه سگ بین مردم قدر و قیمتی ندارد و گمنام است که این حال «مساکین» است.
دوم اینکه سگ مال و مِلک ندارد که این صفت «مجردین» است.
سوم اینکه خانه مشخصی ندارد و بساط او همه زمین اوست و این از نشانه های «متوکلین» است.
چهارم اینکه اغلب اوقات گرسنه است و این عادت «صالحین» است.
پنجم اینکه اگر صد ضربه تازیانه از صاحب خودش بخورد، در خانه او را رها نمی کند و این صفت «مریدین» است.
ششم اینکه شبها بجز مقدار کمی نمی خوابد و این از صفت های «محبین» است.
هفتم اینکه طرد می شود و جفا می بیند ولی اگر او را صدا کنند بدون دلگیری بر می گردد و این از علامت های «خاشعین» است.
هشتم اینکه هر چیزی بدهی می خورد و راضی است و این حال «قانعین» است.
نهم اینکه سکوت دارد و این از علامت های «خائفین» است.
دهم اینکه وقتی می میرد ارثی از او باقی نمی ماند و این حال «زاهدین» است.*
من فکر می کنم آدم باید خجالت بکشد که سگ فوایدش بهتر از آدم باشد. این بود انشای من.
*طوبی لمن عیشه کعیش الکلب ففیه عشرة خصال فینبغی ان یکون کلها للمؤمن. الاول لیس له مقدار بین الخلق و هو حال المساکین. الثانی ان یکون فقیرا لیس له مال و لا ملک و هو صفة المجردین. الثالث لیس له مأوی معلوم و الارض کلها له بساط و هو من علامات المتوکلین. الرابع ان یکون اکثر اوقاته جائعا و هو من علامات الصالحین. الخامس ان ضربه صاحبه مأة جلدة لا یترک بابه و هو من علامات المریدین. السادس لا ینام من الیل الا الیسیر و ذلک من اوصاف المحبین. السابع انه یطرد و یجفی ثم یدعی فیجب و لا یحقد و ذلک من علامات الخاشعین. الثامن رضی بما یدفع صاحبه من الاطعمة و هو حال القانعین. التاسع اکثر عمله السکوت و ذلک من علامات الخائفین. العاشر اذا مات لم یبق منه المیراث و هو حال الزاهدین. (منبع: نشان از بی نشانها، چاپ هجدهم، ج اول، ص 310)
سلام الله و سلام ملئکته المقربین و المسلّمین لک بقلوبهم یا امیرالمؤمنین
پاوبلاگی: برای دیدن وبلاگ حاصل اوقات، اینجا کلیک کنید.